۲۲ نتیجه برای اضطراب
فرزانه ظاهری، سیمین نزاریان، سیروس شهسواری،
دوره ۱، شماره ۳ - ( ۱۲-۱۳۹۴ )
چکیده
مقدمه و هدف: انسان در خلال زندگی دنیوی خود ممکن است اضطراب و فشارهای روانی گوناگونی را تجربه کند که غلبه بر آن ها از قدرت روحی و روانی او به طور تدریجی کاسته و زمینه را برای ایجاد بیماری های خطرناک روانی و گاه جسمی فراهم می سازد .از آنجائیکه انسان در سایه دعا و نیایش پیوسته میتواند بر قدرت روحی و روانی خود بیافزاید. پژوهشگران بر آن شدند تا به بررسی میزان پایبندی به نماز ومیزان اضطراب در دانشجویان دانشکده پرستاری ومامایی سنندج وارتباط آن با ویژگیهای دموگرافیک آنان بپردازند.
مواد و روش ها: این پژوهش توصیفی تحلیلی با شرکت ۱۸۲ نفر از دانشجویان دانشکده پرستاری مامایی که به روش سرشماری انتخاب شده بودند انجام شد؛ جهت گرد آوری داده ها؛ از پرسشنامه مشخصات دموگرافیک و پرسشنامه استاندارد اضطراب زونگ استفاده شد. داده ها پس از جمع آوری در نرم افزار۱۶ SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.واز آمار توصیفی و آزمون کای دو و t-test استفاده گردید.
یافتهها: بر اساس نتایج پژوهش، نمره اضطراب ۷/۸۵% دانشجویان نرمال بود در حالیکه ۶/۱۲% دارای اضطراب خفیف و ۶/۱% اضطراب متوسط داشتند. ۳/۷۰% سابقه اقامه نماز را ذکر نمودند. همچنین بین میزان اضطراب و رشته تحصیلی، سکونت در خوابگاه، وضعیت تاهل، مقطع تحصیلی و اقامه نماز ارتباط معنی دار آماری مشاهده نشد (۲۴۰ /۰= p).
نتیجهگیری: طبق نتایج حاصل از این پژوهش حدود ۲/۱۴% از دانشجویان این دانشکده دارای درجاتی از اضطراب بودند. با توجه به اینکه اکثریت واحدها مورد پژوهش سابقه اقامه نماز داشتند احتمالا یکی از دلایل کم بودن اضطراب اقامه نماز بوده است
الهه آهنگری، محمد طحان،
دوره ۳، شماره ۳ - ( ۱۱-۱۳۹۶ )
چکیده
زمینه و هدف: اضطراب امتحان یک پدیده شایع در میان دانشجویان و از جمله مشکلات نظام آموزشی محسوب میشود. لذا هدف این پژوهش، بررسی اثربخشی درمان شناختی مبتنی بر خودگویی در کاهش اضطراب امتحان دانشجویان پرستاری دانشگاه آزاد اسلامی بیرجند بود.
مواد و روش ها: این پژوهش به روش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل انجام شد. جامعه آماری پژوهش حاضر، همه دانشجویان پرستاری دانشگاه آزاد اسلامی بیرجند بودند که در سال ۱۳۹۷ در این دانشکده به تحصیل اشتغال داشتند. در این پژوهش دانشجویان به روش نمونهگیری خوشهای انتخاب و از بین آنها تعداد ۳۰ نفر که در سیاهه اضطراب امتحان (TAT) بالاترین نمره را آوردند به عنوان نمونه انتخاب و به روش تصادفی در دو گروه ۱۵ نفری آزمایش و کنترل جایگزین شدند. گروه آزمایش در ۱۰ جلسه ۱ ساعتی برنامه آموزشی مدیریت خودگویی را دریافت کردند و گروه کنترل درمان خاصی را دریافت نکردند. برای جمعآوری دادهها از پرسشنامه اضطراب امتحان استفاده شد.
یافتهها: نتایج نشان داد که بین اضطراب امتحان در گروه آزمایش و گروه کنترل پس از مداخله آزمایشی (آموزش راهبردهای خودگویی) در سطح معناداری (۰/۰۵≥P) تفاوت معناداری وجود داشت )میانگین و انحراف معیار نمره اضطراب امتحان در دو گروه آزمایش و کنترل به ترتیب ۶/۷۸±۵۳/۰۳ و ۱۰/۲۵±۴۶/۹۶ بود).
نتیجه گیری: بنابراین میتوان گفت درمان شناختی مبتنی بر خودگویی در کاهش اضطراب امتحان دانشجویان پرستاری دانشگاه آزاد اسلامی بیرجند مؤثر است و می تواند به عنوان یک روش درمانی مورد توجه قرار گیرد.
زهرا خصالی، فرحناز محمدی شاهبلاغی، حمید رضا خانکه، اکبر بیگلریان،
دوره ۳، شماره ۴ - ( ۳-۱۳۹۷ )
چکیده
زمینه و هدف: اضطراب یکی از اختلالات روانی شایع در دوران سالمندی است که میتواند سبب کاهش فعالیتهای اجتماعی، اختلال در عملکردهای شناختی، ناتوانی و کاهش کیفیت زندگی در سالمندان شود. ورزش یکی از مهمترین، سادهترین و کمهزینهترین رویکردهای درمانی است که می تواند اختلالات روانی سالمندان را بهبود بخشد. مطالعه حاضر با هدف تعیین تأثیر ورزش تای چی چوان بر میزان اضطراب زنان سالمند انجام گرفته شد.
مواد و روشها: این مطالعه کارآزمایی بالینی از نوع پیشآزمون پسآزمون با دو گروه مداخله و شاهد روی ۶۰ نفر از زنان سالمند عضو کانون بازنشستگان صنعت نفت تهران در سال ۱۳۹۳ انجام شد. نمونهها بهصورت تخصیص تصادفی در دو گروه مداخله (۲۹ نفر) و کنترل (۳۱ نفر) قرار گرفتند. مداخله شامل برگزاری ۲۴ جلسه ورزش تای چی چوآن به مدت ۸ هفته (۳ بار در هفته) بود. دادهها از طریق فرم اطلاعات جمعیت شناختی و پرسشنامه اضطراب آشکار اشپیلبرگر (STAI) جمعآوری شدند..
یافتهها: میانگین نمرات اضطراب قبل از انجام مداخله در گروه مداخله ۴۱/۷۹ و در گروه شاهد ۳۹/۵۴ بود که با هم تفاوت معنیداری نداشتند (۰/۳۶۸p=). پس از اجرای مداخله، میانگین نمرات اضطراب در گروه مداخله ۲۹/۴۱ و در گروه شاهد ۳۹/۳۸ بود. بر اساس نتایج تحلیل کواریانس مداخله به طور معنیداری منجر به کاهش اضطراب زنان سالمند شده بود (۰/۰۰۱p=).
نتیجهگیری: انجام ورزش تای چی چوآن میتواند سبب کاهش میزان اضطراب زنان سالمند گردد. اجرای این ورزش ایمن و مقرون به صرفه جهت بهبود سلامت روانی سالمندان ضروری به نظر میرسد.
نسرین نظامی، فروزنده دشتی، لیلا آلیلو، شیوا حیدری،
دوره ۴، شماره ۱ - ( ۶-۱۳۹۷ )
چکیده
زمینه و هدف: اضطراب مرگ از مشکلات شایع در بیماران سرطانی است که می تواند روند مفید درمان را تحت تأثیر قرار دهد. این مطالعه با هدف مقایسه اضطراب مرگ در زنان مبتلا به سرطانهای تناسلی و زنان مبتلا به سرطانهای گوارشی و عوامل مرتبط با آن در مراکز درمانی اصفهان در سال ۱۳۹۶ انجام گردید.
مواد و روشها: در این مطالعه توصیفی تحلیلی، ۱۶۰ نفر از زنان مبتلا به سرطان پستان و دهانه رحم و زنان مبتلا به سرطان معده و روده بزرگ در دو گروه مساوی ۸۰ نفر با نمونه گیری تصادفی ساده مورد بررسی قرار گرفتند. جهت گردآوری داده ها از پرسشنامه مشخصات جمعیت شناسی و اضطراب مرگ تمپلر استفاده شد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آزمونهای آماری و توصیفی و تحلیلی و استفاده از نرمافزار آماری SPSS نسخه ۲۲ انجام شد.
یافته ها: بیشترین فراوانی سرطانهای پستان و دهانه رحم (۵۲/۵ درصد) و سرطانهای معده و روده بزرگ (۵۳/۸ درصد) مربوط به رده سنی ۶۰-۴۱ سال بود. میانگین امتیاز نمره اضطراب مرگ در زنان مبتلا به سرطانهای پستان و دهانه رحم تناسلی (۸/۳۰±۴۷/۲۰) به طور معناداری بیشتر از زنان مبتلا به سرطانهای گوارشی (۴۱/۱۰±۴۴/۱۹) بود (۰/۰۴۵=p).. در زنان مبتلا به سرطانهای گوارشی، اضطراب مرگ در زنان بدون فرزند کمتر از زنان دارای فرزند بود (۰/۰۵>p).
نتیجه گیری: یافته های این مطالعه حاکی از وجود اضطراب مرگ بالا در زنان مبتلا به سرطان پستان و دهانه رحم است. از این مطالعه می توان نتیجه گیری نمود که سرطانهایی که با آسیب هویت زنانه در ارتباط هستند در زنان اضطراب بیشتری ایجاد مینمایند؛ لذا اعضای کادر درمانی به ویژه پرستاران بخش سرطان، با کمک سیستم های حمایتی از جمله خانواده این بیماران باید این موضوع را جهت ارائه حمایتهای روحی به این گروه از بیماران در نظر داشته باشند.
واژههای کلیدی: زنان، سرطان، اضطراب مرگ
سولماز بابایی بناب، احسان نوبران، رویا درختی،
دوره ۴، شماره ۳ - ( ۱۱-۱۳۹۷ )
چکیده
زمینه و هدف: اضطراب بدنی اجتماعی به نگرانی افراد در خصوص نگاه کردن به اندام آنها اشاره دارد که موجب کاهش عزتنفس افراد میشود از طرفی شیوع چاقی و عوارض همراه آن به سرعت در سراسر جهان در حال افزایش است. مطالعه حاضر با هدف بررسی ارتباط بین یک دوره فعالیت بدنی منظم و اضطراب بدنی اجتماعی در زنان چاق انجام شد.
مواد و روشها: مطالعه حاضر از نوع توصیفی- همبستگی است. جامعه ی آماری این پژوهش شامل زنان چاق شرکتکننده در کلاس های آمادگی جسمانی شهرستان عجبشیر در سال ۱۳۹۶ بود که از بین آنها ۱۴۱ نفر بر اساس جدول مورگان به صورت تصادفی ساده انتخاب شدند. به منظور جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه های فعالیت بدنی بک و پرسشنامه اضطراب بدنی اجتماعی Hart استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آمار توصیفی، همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون خطی چندگانه استفاده شد.
یافته ها: نتایج نشان داد بین اضطراب بدنی اجتماعی با شاخص کار (۰/۰۰۱=p)، ورزش (۰/۰۰۱=p) و اوقات فراغت (۰/۰۰۱=p) ارتباط معکوسی وجود داشت. ۳۴% از تغییرات اضطراب بدنی اجتماعی زنان توسط شاخص کار پیشبینی میشد.
نتیجه گیری: تمرینات ورزشی میتواند منجر به بهبود تصویر بدنی و اضطراب بدنی اجتماعی شود؛ بنابراین انجام این تمرینات برای کاهش اضطراب بدنی اجتماعی ضروری به نظر می رسد.
ثریا ابراهیمی، غلامرضا چلبیانلو،
دوره ۴، شماره ۳ - ( ۱۱-۱۳۹۷ )
چکیده
مقدمه و هدف: اختلالات خلقی با شیوع ۸/۲۰ درصدی به عنوان یکی از اختلالهای شایع، پرهزینه و تضعیفکننده کیفیت و کارکردهای سالم، زندگی میلیونها نفر را در دنیا دچار مشکل میسازند. پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه سندرم شناختی- توجهی با علائم خلقی افسردگی و اضطرابی انجام شد.
مواد و روشها: پژوهش حاضر از نوع توصیفی همبستگی است. جامعه آماری مورد مطالعه در این تحقیق شامل کلیه دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد تبریز بود که تعداد ۳۸۰ نفر از آنها مطابق با فرمول کوکران انتخاب شدند. جهت جمعآوری اطلاعات از پرسشنامه سندرم شناختی- توجهی و اضطراب و افسردگی بک استفاده شد. اطلاعات جمع آوری شده به کمک نرمافزار SPSS نسخه ۱۹ و با روشهای آمار توصیفی (فراوانی، درصد، میانگین و انحراف معیار) و آزمونهای همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
یافتهها: نتایج حاصل از تحلیل یافته ها نشان داد که سندرم شناختی- توجهی رابطه معناداری با علائم خلقی افسردگی و اضطراب دارد و همچنین به صورت معناداری علائم خلقی افسردگی و اضطراب از طریق سندرم شناختی- توجهی قابل پیشبینی است که این تغییرات در سطح ۰/۰۱p< معنادار میباشند.
نتیجهگیری: سندرم شناختی- توجهی یکی از عوامل مؤثر بر علائم خلقی در دانشجویان است.
اکبر عطادخت، محمد نریمانی، حسین فلاحیان،
دوره ۵، شماره ۱ - ( ۴-۱۳۹۸ )
چکیده
زمینه و هدف: اختلال های اضطرابی اختلال هایی را در بر می گیرد که ویژگی مشترک آنها ترس و اضطراب شدید و آشفتگی-های رفتاری مرتبط با آن است. پرستاران به علت دارا بودن شغل پرتنش، اضطراب و نگرانی بیشتری را تجربه می کنند. مطالعه حاضر به بررسی نقش اجتناب شناختی، باورهای فراشناختی و نارساییهای شناختی در پیش بینی علایم اضطراب حالت و اضطراب صفت پرستاران پرداخته است.
مواد و روش ها: تحقیق حاضر یک مطالعه توصیفی-همبستگی بود که روی ۱۰۰ پرستار شاغل در بیمارستان های تبریز انجام شد. شرکت کنندگان با استفاده از پرسشنامه های اجتناب شناختی، باورهای فراشناختی، نارساییهای شناختی و اضطراب اسپیل برگر مورد ارزیابی قرار گرفتند و داده ها با استفاده از آزمون های آماری ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه و نرم افزار SPSS نسخه ۲۴ تحلیل شد.
یافتهها: نتایج پژوهش نشان داد که اضطراب حالت پرستاران با متغیر اجتناب شناختی رابطه منفی و معنی داری داشت (۰/۰۱p=)؛اما با متغیرهای باورهای فراشناختی و نارساییهای شناختی رابطه معناداری نداشت. همچنین اضطراب صفت پرستاران با متغیر اجتناب شناختی رابطه منفی و معنی داری داشته (۰/۰۱p=)؛ ولی با متغیرهای باورهای فراشناختی و نارساییهای شناختی رابطه معنی داری نداشت. نتایج رگرسیون نیز نشان داد که متغیرهای پیش بین در مجموع ۳۷% از واریانس اضطراب حالت و ۳۳% از واریانس اضطراب صفت را تبیین می کنند.
نتیجه گیری: نظر به اینکه پرستاران نقش مهمی در بهبود و ارتقاء سلامت افراد جامعه دارند رفع عوامل زمینه ساز، ایجاد کننده واکنش های اضطرابی در پرستاران به ویژه اجتناب شناختی که در این مطالعه رابطه معنی داری با اضطراب حالت و صفت پرستاران به دست آمد، به عنوان یک اولویت بهداشتی مطرح می گردد.
روناک شاهویی، اثمر کریمی، شهرام شریفی، نسرین صوفی زاده، فرزانه خان پور،
دوره ۵، شماره ۳ - ( ۱۰-۱۳۹۸ )
چکیده
زمینه و هدف: بارداری اغلب با مشکلات روانشناختی مختلف مانند اضطراب همراه می باشد اما این مشکلات اغلب نادیده گرفته شده و درمان نمی شوند. پژوهش حاضر با هدف تعیین اثر ذهن آگاهی مبتنی بر کاهش استرس بر میزان اضطراب مادران باردار در شهر سنندج انجام شد.
مواد و روش ها: روش تحقیق مطالعه حاضر نیمه تجربی به شیوه پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. ۵۰۰ مادر باردار مراجعه کننده به درمانگاه های سطح شهر سنندج و بلوک زایمان بیمارستان بعثت با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و پرسشنامه اضطراب اشپیل برگر را تکمیل نمودند که از این تعداد،۲۵۰ نفر اضطراب بالا داشتند، از میان آنان ۵۰ نفر انتخاب و به صورت تصادفی در گروه مداخله و کنترل قرار داده شدند. گروه مداخله در ۸ جلسه آموزش ذهن آگاهی مبتنی بر کاهش استرس شرکت کردند اما گروه کنترل هیچ گونه درمانی دریافت نکردند. برای مقایسه متغیرهای کمی بین دو گروه از آزمون تی مستقل و وابسته و نرم افزار SPSS v,۲۲ استفاده گردید.
یافته ها: درپژوهش حاضر ۳۵% شرکت کنندگان مدرک ارشد و ۴۰% مدرک دیپلم داشتند. ۹۰% خانه دار بودند و میانگین سن ازدواج ۹۵/۶۰+۴/۲۴ و حدود ۵/۷۷% تمایل به زایمان طبیعی داشتند و میزان اضطراب آشکار و پنهان در ۵۰% متوسط به بالا گزارش شده است. میانگین اضطراب آشکار در گروه کنترل از ۹/۴۵ به ۸/۴۹ (۰۵/۰p>) در گروه مداخله از ۹/۴۶ به ۸/۳۷ رسیده است (۰۵/۰p<) و از نظر اضطراب پنهان در گروه کنترل میانگین از ۹/۴۲ به ۸/۴۷ (۰۵/۰p>) و در گروه مداخله از ۹/۴۴ به ۸/۳۸ رسیده است (۰۵/۰p<). مداخله از نظر کاهش اضطراب آشکار بطور معنادار موثر بوده ولی از نظر اضطراب پنهان هرچند آنرا کاهش داده ولی معنادار نبوده است.
نتیجه گیری: با توجه به اثر بخشی ذهن آگاهی مبتنی بر کاهش استرس بر اضطراب مادران باردار می¬توان از این روش برای کاهش اضطراب مادر باردار استفاده کرد.
سوسن حیدرپور، روژین فعلی، کامران یزدانبخش، فاطمه حیدرپور،
دوره ۶، شماره ۱ - ( ۴-۱۳۹۹ )
چکیده
زمینه و هدف: اضطراب یکی از شایعترین علائم همراه در مادران بارداراست و با عواقب ناگوار مادری و نوزادی همراه است، مطالعه حاضر با هدف تعیین تأثیر مشاوره مبتنی بر ذهن آگاهی بر اضطراب بارداری و پارامترهای فیزیولوژیک نوزادان انجام شد.
مواد و روش ها: این مطالعه به روش شبه تجربی و با استفاده از طرح پیشآزمون –پسآزمون با گروه کنترل انجام شد. ۶۰ زن باردار نخست زای مراجعهکننده به مراکز بهداشتی درمانی شهر کرمانشاه به شیوه در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در گروه مداخله و کنترل تخصیص یافتند. گروه کنترل مراقبتهای معمول بارداری و گروه مداخله علاوه بر مراقبتهای معمول بارداری، هشت جلسه ۶۰ تا ۹۰ دقیقهای مشاوره مبتنی بر ذهن آگاهی دریافت کردند. قبل، بلافاصله بعد و یک ماه پس از مداخله پرسشنامه اضطراب بارداری وندنبرگ توسط هر دو گروه تکمیل شد. بعد از زایمان چکلیست پارامترهای فیزیولوژیک (وزن، قد، سن بارداری و نمره آپگار) نوزادان مادران هر دو گروه تکمیل شد. یافتهها پس از ورود به نرمافزار SPSS نسخه ۲۵ مورد تجزیهوتحلیل قرار گرفت.
یافتهها: اضطراب بارداری قبل از مداخله بین دو گروه مداخله و کنترل از نظر آماری تفاوت معنادار نداشت (۰/۶۹۴P=) ولیکن در بلافاصله بعد و یک ماه بعد از مداخله تفاوت معنادار بود (۰/۰۰۱ P<). پارامترهای فیزیولوژیک نوزادان متولدشده از زنان گروه مداخله و کنترل در بعد از زایمان تفاوت معناداری نداشت.
نتیجه گیری: بر اساس نتایج مطالعه مشاوره مبتنی بر ذهن آگاهی در کاهش اضطراب بارداری مؤثر بود ولیکن تأثیری بر پارامترهای فیزیولوژیک نوزادان در هنگام تولد نداشت.
ملوک خادمی اشکذری، راضیه جماعتی اردکانی، فاطمه کاغذگران،
دوره ۶، شماره ۲ - ( ۶-۱۳۹۹ )
چکیده
زمینه و هدف: اضطراب مرگ و خستگی مزمن از جمله مسائل مهم در کارکنان امور مراقبت و سلامت از جمله پرستاران میباشد. هدف از پژوهش حاضر تبیین نقش واسطه ای راهبردهای تنظیم شناختی هیجان در رابطه بین عواطف مثبت و منفی با اضطراب مرگ و خستگی مزمن در پرستاران بود.
مواد و روش ها: جامعه این پژوهش شامل همه پرستاران شاغل در بیمارستانهای دولتی شهر یزد بود. از بین این جامعه نمونه ای به حجم ۳۰۰ پرستار با روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شد. شرکت کنندگان مقیاس اضطراب مرگ، پرسشنامه خستگی، پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان، مقیاس عواطف مثبت و منفی را تکمیل کردند. داده ها با استفاده از همبستگی پیرسون در نرم افزار SPSS-۲۲ و مدلسازی معادلات ساختاری در نرم افزار AMOS تحلیل شدند.
یافتهها: نتایج نشان داد که راهبردهای سازگارانه تنظیم شناختی هیجان در رابطه بین عواطف مثبت و خستگی مزمن دارای نقش واسطه ای بودند. راهبردهای سازگارانه و ناسازگارانه تنظیم شناختی هیجان در رابطه بین عواطف منفی و خستگی مزمن دارای نقش واسطه¬ای بودند. راهبردهای ناسازگارانه تنظیم شناختی هیجان در رابطه بین عواطف منفی و اضطراب مرگ دارای نقش واسطه ای بودند.
نتیجه گیری: پرستارانی که سطوح عواطف مثبت کم و عواطف منفی بالایی را دارند استفاده زیادی از راهبردهای ناسازگارانه تنظیم شناختی هیجان و استفاده کمی از راهبردهای سازگارانه تنظیم شناختی هیجان دارند و ممکن است خستگی مزمن را تجربه کنند. همچنین پرستاران با عواطف منفی بالا ممکن است از راهبردهای ناسازگارانه تنظیم شناختی هیجان استفاده کنند و در نتیجه سطوح بالایی از اضطراب مرگ را تجربه کنند.زمینه و هدف: اضطراب مرگ و خستگی مزمن از جمله مسائل مهم در کارکنان امور مراقبت و سلامت از جمله پرستاران میباشد. هدف از پژوهش حاضر تبیین نقش واسطه ای راهبردهای تنظیم شناختی هیجان در رابطه بین عواطف مثبت و منفی با اضطراب مرگ و خستگی مزمن در پرستاران بود.
مواد و روش ها: جامعه این پژوهش شامل همه پرستاران شاغل در بیمارستانهای دولتی شهر یزد بود. از بین این جامعه نمونه ای به حجم ۳۰۰ پرستار با روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شد. شرکت کنندگان مقیاس اضطراب مرگ، پرسشنامه خستگی، پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان، مقیاس عواطف مثبت و منفی را تکمیل کردند. داده ها با استفاده از همبستگی پیرسون در نرم افزار SPSS-۲۲ و مدلسازی معادلات ساختاری در نرم افزار AMOS تحلیل شدند.
یافتهها: نتایج نشان داد که راهبردهای سازگارانه تنظیم شناختی هیجان در رابطه بین عواطف مثبت و خستگی مزمن دارای نقش واسطه ای بودند. راهبردهای سازگارانه و ناسازگارانه تنظیم شناختی هیجان در رابطه بین عواطف منفی و خستگی مزمن دارای نقش واسطه¬ای بودند. راهبردهای ناسازگارانه تنظیم شناختی هیجان در رابطه بین عواطف منفی و اضطراب مرگ دارای نقش واسطه ای بودند.
نتیجه گیری: پرستارانی که سطوح عواطف مثبت کم و عواطف منفی بالایی را دارند استفاده زیادی از راهبردهای ناسازگارانه تنظیم شناختی هیجان و استفاده کمی از راهبردهای سازگارانه تنظیم شناختی هیجان دارند و ممکن است خستگی مزمن را تجربه کنند. همچنین پرستاران با عواطف منفی بالا ممکن است از راهبردهای ناسازگارانه تنظیم شناختی هیجان استفاده کنند و در نتیجه سطوح بالایی از اضطراب مرگ را تجربه کنند.
فاطمه سهراب زاده، منصور حکیم جوادی،
دوره ۶، شماره ۳ - ( ۱۱-۱۳۹۹ )
چکیده
زمینه و هدف: دوران بلوغ و نوجوانی دوران تنش فزاینده در زندگی است که در نوجوان نوعی تشویش و عدم پایداری روانی پدید می آید. هدف این پژوهش شناسایی ارتباط بین مشکلات بلوغ عاطفی و اجتماعی در نوجوانان با اختلال افسردگی و اضطراب اجتماعی بود.
مواد و روش ها: نوع این پژوهش توصیفی و روش آن نیز همبستگی بود. جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان ۲ دبیرستان شهر رشت در سال تحصیلی ۹۷-۱۳۹۶ به تعداد ۵۴۲ نفر بود که از بین آن ها نمونه ای به تعداد ۲۲۰ نفر به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شد. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های افسردگی گلدبرگ (۱۹۷۹)، بلوغ عاطفی سینگ و بهارگاوا (۱۹۹۰) و اضطراب اجتماعی واتسون و فرند (۱۹۶۹) استفاده شد. داده های پژوهش با استفاده از روش های آمار پارامتریک پیرسون و رگرسیون چندمتغیره تحلیل شد.
یافته ها: نتایج نشان داد همبستگی معنادار و معکوسی بین بلوغ عاطفی و اجتماعی با اضطراب اجتماعی (۵۱۰/۰-) و اختلال افسردگی (۴۰۲/۰-) وجود داشت (۰۱/۰P˂).
نتیجه گیری: بر اساس یافته های این پژوهش می توان نتیجه گیری کرد که بلوغ عاطفی و اجتماعی از ویژگی های منحصر به فرد دوران بلوغ و نوجوانی می باشد و این متغیرها قادر به پیش بینی مشکلات بلوغ عاطفی و اجتماعی در بین نوجوانان است.
مهنا طاهری، فرشید شمسایی، لیلی تاپاک، عفت صادقیان،
دوره ۷، شماره ۲ - ( ۹-۱۴۰۰ )
چکیده
زمینه و اهداف: بیماری دیابت علاوه بر عوارض جسمی، عوارض روانی همچون اضطراب و ناامیدی را بهدنبال دارد. اضطراب منجر به تشدید قندخون بالا و کاهش خودمراقبتی، اما امید میتواند نقش مهمی در سازگاری افراد با مشکلات ناشی از بیماری داشته باشد. لذا مطالعه حاضر با هدف تعیین سطح اضطراب، امید و عوامل مرتبط با آنها در بیماران مبتلا به دیابت نوع ۲ انجام گردید.
مواد و روشها: این مطالعه مقطعی بر روی ۱۰۸ بیمار مبتلا به دیابت نوع دو مراجعهکننده به مرکز دیابت شهر همدان در سال ۱۳۹۹ که معیارهای ورود به مطالعه را داشتهاند، انجام شد. نمونهها بهصورت در دسترس انتخاب شدند. دادهها توسط پرسشنامه دموگرافیک، اضطراب کتل و پرسشنامه امید اسنایدر جمعآوری شدند. آنالیز دادهها با استفاده از نرمافزار SPSS-۲۴ و آمار توصیفی و استنباطی انجام شد.
یافتهها: در مبتلایان به دیابت نوع۲ میانگین اضطراب پنهان ۲/۶۲ ± ۱۴/۴۱، اضطراب آشکار ۲/۹۵ ± ۱۴/۴۸، اضطراب کل ۴/۵۹ ± ۲۹/۲۵، و میانگین امید ۵/۶۷ ± ۳۱/۵۳ بود. رابطه معناداری بین اضطراب با امید مشاهده نگردید (۰/۰۵P>). از بین متغیرهای شخصی و بالینی بررسیشده فقط سابقه بستری و روش درمانی با اضطراب آشکار رابطه معناداری داشت (۰/۰۵P<).
نتیجهگیری: بیماران مبتلا به دیابت نوع ۲ سطح متوسطی از اضطراب و امید را تجربه کرده بودند. سابقه بستری و نوع درمان تزریقی با اضطراب آشکار رابطه معناداری داشت. انجام مداخلات مناسب جهت افزایش امید و کاهش اضطراب در بیماران مبتلا به دیابت نوع ۲ نیاز میباشد.
لیلا سپاس، علی شاکر دولق، علی خادمی،
دوره ۷، شماره ۲ - ( ۹-۱۴۰۰ )
چکیده
زمینه و هدف: واقعیت درمانی بیان می کند که انسانها همیشه طوری رفتار می کنند تا دنیا و خودشان را برای ارضای نیازهای شان کنترل کنند و این سبک از کنترل می تواند در بروز مشکلات روانشناختی افراد نقش داشته باشد ولی انسان ها با قبول مسئولیت رفتارهایشان می توانند رضایتمندی بیشتری در زندگی داشته باشند. هدف از این پژوهش تعیین اثربخشی واقعیت درمانی بر حساسیت اضطرابی و راهکارهای مقابله ای در بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس بود.
مواد و روشها: طرح پژوهش نیمه تجربی از نوع پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل است. جامعۀ آماری شامل زنان مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس مراجعه کننده به انجمن مولتیپل اسکلروزیس شهر ارومیه در سال ۱۳۹۸ بود که از بین آن ها نمونه ای به حجم ۳۰ نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه ۱۵ نفره جایگزین شدند. برای گروه آزمایش، واقعیت درمانی در ۸ جلسۀ ۱/۵ ساعته ارائه شد، در حالی که گروه کنترل آموزشی دریافت نکردند. ابزار پژوهش شامل مقیاس حساسیت اضطرابی ریس و پترسون(۱۹۸۵)، پرسشنامه راهکارهای مقابلهای اندلر و پارکر(۱۹۹۰)بود. به منظور تحلیل دادهها از آزمون تحلیل کوواریانس تک متغیری در سطح معناداری ۰/۰۵ استفاده شد.
یافته ها: نتایج نشان داد واقعیت درمانی میتواند تغییرات معنا داری در حساسیت اضطرابی (P<۰/۰۵) و راهکارهای مقابلهای (P<۰/۰۵) ایجاد نماید بطوریکه افراد گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل بیشتر از سبک مقابله مسئلهمدار و کمتر از سبکهای مقابله هیجانمدار و اجتنابی استفاده کردند.
نتیجه گیری: یافتههای این پژوهش اطلاعات مفیدی را در ارتباط با واقعیت درمانی، حساسیت اضطرابی و راهبردهای مقابلهای و نحوه تغییر و بهبود آنها فراهم میکند، مشاوران و روانشناسان بالینی میتوانند برای کاهش حساسیت اضطرابی و بهبود راهبردهای مقابلهای بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس از واقعیت درمانی استفاده نمایند.
علیرضا حیدری، عارف قازلی کر، ناهید جعفری، زهرا خطیرنامنی، دکتر فریده کوچک،
دوره ۷، شماره ۳ - ( ۱۲-۱۴۰۰ )
چکیده
زمینه و هدف: امروزه، اختلالاتی از قبیل افسردگی، استرس و اضطراب بیماریهای شایع قرن هستند. کارکنان سیستم بهداشت و درمان به دلیل ویژگیهای کاری از قبیل عدم استقلال کارکنان در انجام وظایف و خواستههای کاری بالا در معرض عوامل خطر ایجادکننده افسردگی و استرس هستند. هدف این پژوهش، تعیین شیوع افسردگی، استرس و اضطراب و ارتباط آن با مشخصات دموگرافیک در کارکنان مراکز خدمات جامع سلامت شهرستان گرگان در سال ۱۴۰۰ بود.
مواد و روشها: در این مطالعه مقطعی، جامعه آماری شامل کلیه کارکنان مراکز خدمات جامع سلامت شهرستان گرگان در سال ۱۴۰۰ بود که ۱۹۲ نفر به روش نمونهگیری طبقهای تصادفی انتخاب شدند. برای جمعآوری دادهها از دو پرسشنامه اطلاعات دموگرافیک و مقیاس استرس، افسردگی، اضطراب (DASS-۲۱) استفاده شد. دادهها در نرم افزار SPSS-۲۳ تحلیل شدند.
یافتهها: شیوع افسردگی (۵۹/۹ درصد) نسبتا بالا بود و ازنظر شیوع استرس و اضطراب بترتیب ۹۶/۹ درصد و ۸۸ درصد کارکنان فاقد اختلال بودند. تنها بین تحصیلات کارکنان با میزان افسردگی ارتباط معناداری مشاهده شد (p= ۰/۰۱). ازنظر میزان افسردگی در افرادی با تحصیلات کارشناسی و کارشناسی ارشد (p=۰/۰۰۳) و کارشناسی ارشد با دکتری (p=۰/۰۰۳) ارتباط معناداری وجود داشت. بین هیچکدام از متغیرهای دموگرافیک و زمینهای با میزان استرس و اضطراب ارتباط معناداری مشاهده نشد.
نتیجهگیری: شیوع افسردگی در جمعیت کارکنان مراکز خدمات جامع سلامت نسبتا بالا بود و افسردگی با سطح تحصیلات مرتبط بود، بهطوریکه با افزایش سطح تحصیلات میزان افسردگی کاهش مییافت.
آزیتا ظاهری، فاطمه مهربان، آیدا امیری پور، هادی رئیسی شهرکی، رستم اسفندیاری بختیاری،
دوره ۷، شماره ۳ - ( ۱۲-۱۴۰۰ )
چکیده
زمینه و هدف: بسیاری از افرادی که تحت عمل جراحی قرار میگیرند میزانی از اضطراب و درد را تجربه خواهند کرد و همچنین علائم حیاتی افراد به دلیل اضطراب ناشی از جراحی و یا خود عمل جراحی دچار نوسان خواهد شد که موارد فوق میتواند روند بهبود بیمار را دچار اختلال کند. این مطالعه با هدف تعیین تاثیر صدای سفید بر سطح اضطراب، درد وشاخص های همودینامیک بیماران کاندید جراحی قلب باز در بیمارستان ایت الله کاشانی شهرکرد انجام گرفت.
مواد و روش ها: این مطالعه از نوع نیمه تجربی است و در سال های ۹۸-۹۷ در بیمارستان کاشانی شهرکرد انجام گرفت. ۴۴ نفر از بیماران بستری در بخش مراقبت های ویژه ی قلبی به روش تصادفی ساده انتخاب و به دو گروه تقسیم شدند که ۲۲ نفر در گروه کنترل و ۲۲ نفر در گروه آزمون قرار گرفتند. گردآوری دادهها بر اساس چک لیست مشخصات بیمار، پرسشنامه اضطراب اسپیلبرگر با مقیاس عددی ۲۰ تا ۸۰ و چک لیست سنجش درد، دستگاه فشارسنج، ترمومتر، پالس اکسی متر و لیدهای استاندارد قلبی انجام شد. داده ها با نرم افزار SPSS-۱۸ و آزمون های آماری آنالیز کوواریانس، کای اسکوئر و آزمون دقیق فیشر تحلیل شدند.
یافته ها: میزان فشار خون، نبض و درد در گروه آزمون بطور معنی داری کمتر از گروه کنترل بود. همچنین با وجود اینکه میزان اکسیژن پس از مداخله در گروه آزمون بیشتر از گروه کنترل بود، اختلاف مشاهده شده از نظر آماری معنی دار نبود. میانگین نمره اضطراب بیماران بعد از مداخله به میزان قابل توجهی کاهش یافته بود.
نتیجه گیری: صدای سفید می تواند باعث کاهش اضطراب و فشارخون و درد در بیماران شود که این روش می تواند به عنوان یک اقدام غیر دارویی مکمل، ساده و کم هزینه در مراقبت از ییماران به کار رود.
منصوره طراوت بخش، شکوفه بهداد، سمانه میرزایی، خدیجه نصیریانی،
دوره ۷، شماره ۴ - ( ۳-۱۴۰۱ )
چکیده
زمینه و هدف: اضطراب به عنوان یکی از شایعترین پاسخ روانشناختی بیماران بستری شناخته شده است. یکی از تکنیکهای پیشنهادی، مشاوره پرستاری و ارائه اطلاعاتی ضروری درباره پروسیجر به بیمار است. این مطالعه با هدف تعیین تاثیر مشاوره پرستاری قبل از عمل بر اضطراب و رضایت مندی بیماران کاندید عمل جراحی هیسترکتومی شکمی انجام شد.
مواد و روشها: این مطالعه نیمه تجربی بر روی ۶۰ بیمار کاندید عمل جراحی هیسترکتومی شکمی انجام شد.گروه مداخله علاوه بر دریافت مراقبتهای معمول بیمارستان در گروه کنترل ،برنامه اختصاصی مشاوره پرستاری قبل عمل که توسط پرستار بیهوشی طرحریزی شده بود را دریافت کردند. ابزار جمعآوری دادهها: فرم اطلاعات دموگرافیک و بالینی و مقیاس دیداری اضطراب و پرسشنامه رضایتمندی از عمل جراحی بود. تجزیه و تحلیل دادهها با SPSS ویرایش ۱۶ انجام شد.
یافته ها: بر اساس نتایج، میانگین نمره اضطراب بدو ورود به اتاق عمل در گروه آزمون (۱/۳۶±۳/۲۷) و گروه کنترل (۱/۸۶±۴/۳۷) بود. میانگین نمره اضطراب قبل از القاء بیهوشی در گروه آزمون (۱/۵۳±۲/۷) و گروه کنترل (۰/۹۷±۳/۵۷) بود که در هر گروه تفاوت معنیداری را نشان داد(P=۰/۰۱).همچنین ، میانگین نمره رضایت بین گروه آزمون (۰/۶۱±۲/۹۷) و گروه کنترل (۰/۵۳±۲/۱۷) تفاوت معنیداری را نشان دادP=۰/۰۰۰۱)).
نتیجه گیری: با توجه به اینکه مشاوره پرستاری قبل از عمل بر کاهش میزان اضطراب و افزایش رضایتمندی بیماران کاندید عمل جراحی هیسترکتومی شکمی موثر بود. پیشنهاد میشود که انجام مشاورههای قبل از عمل در برنامه مراقبتی کلیه بیماران تحت عمل جراحی و سایر پروسیجرهای تهاجمی صورت گیرد.
روناک شاهویی، اثمر کریمی، شهین مهر نژادی، شعله شاه غیبی، گلاله کرمی، فرزانه خان پور،
دوره ۸، شماره ۲ - ( ۹-۱۴۰۱ )
چکیده
زمینه و هدف: اضطراب و افسردگی در دوران بارداری شایع است اما اغلب نادیده گرفته شده و درمان نمیشوند و همین مسئله مشکلات زیادی را در دوران بارداری و بعد از آن برای مادر و نوزاد به همراه دارد. پژوهش حاضر با هدف تعیین میزان اضطراب و افسردگی و عوامل مرتبط با آن در مادران باردار مراجعه کننده به درمانگاههای شهرسنندج در سال ۱۳۹۶انجام گردید.
مواد و روش ها: پژوهش حاضر توصیفی- تحلیلی(مقطعی) میباشد. جامعه مورد مطالعه شامل کلیه خانمهای باردار مراجعهکننده به درمانگاههای سطح شهر سنندج در سال ۱۳۹۶ بود و در همین راستا ۵۸۰ مادر باردار به روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند و پرسشنامه اضطراب اشپیل برگر و افسردگی بک را تکمیل نمودند. تحلیل دادهها با استفاده از نرمافزار SPSS-۱۸ و آزمونهای آماری ضریب همبستگی پیرسون و کای اسکوئر انجام شد.
یافتهها: شیوع اضطراب آشکار و پنهان در زنان باردار به ترتیب ۴/۲۳ و ۹/۲۷ درصد و میزان افسردگی متوسط تا شدید برابر با ۳/۱۵ درصد بود. بین سن با افسردگی و اضطراب همبستگی معنادار مشاهده شد(p<۰/۰۵).
نتیجهگیری: با توجه به نتایج پژوهش که شیوع بالای اضطراب و افسردگی در مادران باردار را نشان داد، آموزش و ایجاد بسترهای مناسب برای دریافت درمانهای روانشناختی برای مادران باردار ضروری میباشد.
اسماعیل صدری دمیرچی، فرشید فتحی کرکرق، حسن طاهری،
دوره ۹، شماره ۱ - ( ۶-۱۴۰۲ )
چکیده
زمینه و هدف: بیماری کووید-۱۹ علاوه بر سلامت جسمی، تهدیدی برای سلامت روان نیز محسوب میشود. بنابراین پژوهش حاضر با هدف پیشبینی اضطراب کرونا براساس تابآوری و تنظیم شناختی هیجان با توجه به نقش میانجی راهبردهای مقابلهای در افراد دارای تجربه ابتلاء به کرونا انجام گرفت.
مواد و روشها: روش پژوهش حاضر توصیفی و طرح پژوهش همبستگی از نوع مدل معادلات ساختاری بود. جامعه آماری مورد مطالعه در این پژوهش شامل ۵۰۰ نفر از بیماران دارای تجربه ابتلاء به کرونا در سال ۱۴۰۰ و ۱۴۰۱ که با بهبودی نسبی از بیمارستان امام خمینی شهرستان اردبیل ترخیص شدهاند بودند که به روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند. برای گردآوری دادهها از چهار پرسشنامه اضطراب کرونا ویروس، پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان، مقیاس تابآوری و پرسشنامه راهبردهای مقابلهای استفاده شد. برای آزمون فرضیهها از روش همبستگی پیرسون، معادلات ساختاری، تحلیل مسیر و تحلیل رگرسیون چندگانه استفاده شده است. در این راستا از دو نرمافزار آماری SPSS-۲۳ و ایموس استفاده شد.
یافتهها: نتایج نشان داد که تنظیم شناختی هیجان و تابآوری میتواند به تبیین و پیشبینی اضطراب کرونا به واسطه نقش میانجی راهبردهای مقابلهای بپردازد (۰/۰۱>p) بر اساس یافتهها تنظیم شناختی هیجان رابطه معنیداری با اضطراب کرونا دارد (۰/۰۱>p). همچنین مشخص شد که بین راهبردهای مقابلهای و اضطراب کرونا رابطه مثبت و معنیداری وجود دارد (۰/۰۱>p).
نتیجهگیری: با توجه به یافتههای پژوهشی میتوان نتیجه گرفت که تنظیم شناختی هیجان و تابآوری قابلیت پیشبینی اضطراب کرونا را با توجه به نقش میانجی راهبردهای مقابلهای در جامعهی آماری مورد مطالعه دارند.
جلال رضایی، شهرزاد غیاثوندیان، رویا ازوجی، معصومه ذاکری مقدم،
دوره ۹، شماره ۱ - ( ۶-۱۴۰۲ )
چکیده
زمینه و هدف: آموزش خود مراقبتی از ارکان اصلی جهت پیشگیری از عوارض در بیماران تحت سلولهای پیوندی است. این مطالعه با هدف تعیین تاثیرآموزش خود مراقبتی با ابزار هوشمند همراه بر میزان اضطراب و افسردگی پس از پیوند سلولهای بنیادی در بیماران لوسمی طراحی شد.
مواد و روشها: در این مطالعه کارآزمایی بالینی، ۱۰۴ بیمار لوسمی تحت پیوند سلولهای بنیادی با روش تخصیص تصادفی بلوکی در دو گروه مداخله و کنترل قرار گرفتند. در بیماران گروه کنترل مراقبتهای روتین و در گروه مداخله علاوه بر مراقبتهای روتین، آموزش خود مراقبتی با ابزار هوشمند تلفن همراه به بیمار داده شد. دو هفته، یک ماه و سه ماه پس از شروع مداخله مقیاس اضطراب و افسردگی بیمارستانی (HADS) توسط دو گروه کنترل و مداخله تکمیل گردید. تجزیه و تحلیل دادهها با آزمونهای کای دو و آزمون تی تحت نرمافزار SPSS نسخه ۲۵ انجام شد.
یافتهها: دو گروه از نظر میانگین نمرات اضطراب دو هفته، یک ماه و سه ماه بعد از پیوند تفاوت معناداری داشتند(۰/۰۵p<) اما از نظر میانگین نمرات افسردگی فقط یک ماه بعد از پیوند تفاوت معناداری داشتند(۰/۰۳۸p=).
نتیجهگیری: آموزش خود مراقبتی با ابزار هوشمند همراه میزان اضطراب و افسردگی پس از پیوند سلولهای بنیادی را کاهش میدهد.
فیروزه بیرانوند، فرشید شمسایی، عفت صادقیان، لیلی تاپاک،
دوره ۹، شماره ۱ - ( ۶-۱۴۰۲ )
چکیده
زمینه و هدف: مواجهه با حوادث ناگهانی بهداشت عمومی مانند بیماریهای واگیر از جمله بیماری کرونا میتواند بر سلامت روان افراد تأثیر بگذارد. نگرانی و اضطراب در مورد بیماری، ترس از ابتلای خود یا افراد خانواده، ایجاد انزوا، و افت نسبی در روحیه عمومی افراد میتوانند به طور قابل توجهی کیفیت زندگی را تحت تأثیر قراردهند و باعث کاهش خوشحالی و رضایت افراد در زندگی روزمرهشان شوند. بر این اساس مطالعه حاضر با هدف تعیین ارتباط بین اضطراب کرونا و کیفیت زندگی در کارکنان پردیس دانشگاه علوم پزشکی همدان انجام شد.
مواد و روش ها: در این مطالعه همبستگی ۱۹۴ نفر از کارکنان پردیس دانشگاه علوم پزشکی شهر همدان در سال ۱۳۹۹ با استفاده از روش نمونهگیری در دسترس مورد بررسی قرار گرفتند. دادهها با استفاده از پرسشنامه اطلاعات دموگرافیک، اضطراب کرونا علیپور و همکاران و کیفیت زندگی SF-۳۶ جمعآوری شد. معیارهای ورود شامل: داشتن حداقل یک سال سابقه کار، شاغل بودن در پردیس دانشگاه علوم پزشکی همدان، عدم سابقه اختلال روانی تشخیص داده شده و معیارهای خروج شامل: تکمیل ناقص پرسشنامه و عدم حضورکارکنان در محل کار خود در روز نمونهگیری بود. تجزیه و تحلیل داده ها با نرم افزار SPSS-۱۶ و آزمونهای آماری ضریب همبستگی پیرسون و تی مستقل انجام شد. سطح معنی داری (۰۵/۰p<) درنظر گرفته شد.
یافته ها: میانگین سنی شرکت کنندگان در مطالعه ۸/۵۹±۳۸/۴۷بود. ۶۸ درصد از واحدهای مورد مطالعه اضطراب خفیف، ۲۷/۸درصد اضطراب متوسط و ۴/۱ درصد اضطراب شدید را گزارش کردند. میانگین کیفیت زندگی در حیطههای مختلف(۲۳/۲۹±۶۹/۰۴) بود، همچنین یافتهها نشان داد بین اضطراب کرونا و همه حیطههای کیفیت زندگی ارتباط معنی داری وجود دارد(۰/۰۵p< ۰/۲۷-= r).
نتیجه گیری: اضطراب ناشی از بیماری همه گیر کووید۱۹میتواند سلامت روانی کارکنان را به مخاطره بیندازد و بر ابعاد مختلف زندگی آنان تأثیر بگذارد؛ بنابراین پیشنهاد میشود که مسئولین سلامت کشور در دوران همهگیری، همانند شیوع کرونا، توجه خاصی به سلامت روانی و کیفیت زندگی کارکنان داشته باشند و با برگزاری کارگاهها و دورههای آموزشی در جهت بهبود سلامت روانی کارکنان، گام بردارند.