۶ نتیجه برای خودکارآمدی
مهناز صیادی، احمد وهابی، سیروان صیاد، هاجر کاشفی، بشری وهابی،
دوره ۳، شماره ۱ - ( ۳-۱۳۹۶ )
چکیده
زمینه و هدف: خودکارآمدی تحصیلی دلالت بر باور یک فرد به تواناییهایش در دستیابی به اهداف و فعالیتهای آموزشی دارد که شکلگیری آن متأثر از عوامل مختلفی است. این پژوهش با هدف تعیین بررسی رابطه انسجام خانواده با خودکارآمدی تحصیلی در دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی کردستان، سال ۹۵-۱۳۹۴ انجام گردید.
مواد و روش ها: این مطالعه از نوع مقطعی بود. جامعه آماری مورد بررسی دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی کردستان بودند که از بین آنها ۵۰۰ نفر مورد بررسی قرار گرفتند. در این مطالعه از روش نمونهگیری طبقهبندی با تخصیص متناسب استفاده شد؛ به این صورت که هر دانشکده به عنوان یک طبقه در نظر گرفته شد و از هر دانشکده به نسبت سهم دانشجویان آن دانشکده، نمونههای نهایی به صورت تصادفی از بین کلاسهای درس انتخابشده و مورد بررسی قرار گرفتند. ابزار جمعآوری دادهها پرسشنامه انسجام خانواده فیشر و پرسشنامه خودکارآمدی تحصیلی بودند بعد از تکمیل پرسشنامهها توسط دانشجویان مورد مطالعه، دادههای موجود در پرسشنامه با نرمافزارSPSS نسخه ۲۰ تجزیهوتحلیل شد.
یافتهها: میانگین نمره کلی انسجام خانوادگی دانشجویان مورد بررسی برابر با ۱۱/۲۴±۵۹/۰۷ و میانگین نمره کلی خودکارآمدی تحصیلی دانشجویان مورد بررسی برابر با ۱۸/۸۸±۱۰۳/۴۵ بود. بین خودکارآمدی تحصیلی و انسجام خانوادگی دانشجویان رابطه مثبت و معنیدار آماری وجود داشت (۰/۴۳=r، ۰/۰۰۱p=).
نتیجهگیری: برگزاری کلاسهای آموزشی در مورد اهمیت خانواده و با هم بودن و همچنین برقراری رابطه عاطفی خوب و مناسب با همدیگر برای والدین در مراکز بهداشتی درمانی شهر سنندج توصیه میشود.
بشری وهابی، احمد وهابی، سیروان صیاد، مهناز صیادی، دائم روشنی، شهناز حاجی صحنه،
دوره ۳، شماره ۱ - ( ۳-۱۳۹۶ )
چکیده
زمینه و هدف: خودکارآمدی تحصیلی دلالت بر باور یک فرد به توانایی هایش در دستیابی به اهداف و فعالیتهای آموزشی دارد،که شکل گیری آن متأثر از عوامل مختلفی است. این مطالعه با هدف تعیین رابطه خودکارآمدی تحصیلی با متغیرهای جمعیت-شناسی در دانشجویان دانشگاه های علوم پزشکی کردستان و آزاد اسلامی سنندج در سال تحصیلی ۹۵-۱۳۹۴ انجام گردید.
مواد و روش ها: این مطالعه از نوع مقطعی بود که روی ۳۹۸ نفر از دانشجویان دانشگاههای علوم پزشکی کردستان و آزاد اسلامی سنندج در سال تحصیلی ۹۵-۱۳۹۴ انجام شد. نمونه گیری به صورت خوشه ای بود. برای جمع آوری داده ها از فرم اطلاعات جمعیت شناختی و پرسشنامه خودکارآمدی تحصیلی استفاده شد. داده های جمع آوری شده با نرم افزار SPSS نسخه ۲۰ و آزمونهای آماری توصیفی و استنباطی شامل میانگین، انحراف معیار، تی تست مستقل و آنالیز واریانس یک راهه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
یافته ها: میانگین نمره خودکارآمدی تحصیلی دانشجویان مورد بررسی بر مبنای نمره ۱۰۰ برابر با ۱۲/۰۴±۶۴/۴۱ بود. دو گروه دانشجویان دانشگاه های علوم پزشکی کردستان (۱۲/۱۳±۶۴/۴۹) و آزاد اسلامی سنندج (۱۱/۵۷±۶۳/۹۰) از نظر نمره خودکارامدی با هم تفاوت معنی داری نداشتند. (۰/۶۵=p). بین خودکارآمدی تحصیلی و شغل مادر (۰/۰۰۴=p) و وضعیت اقتصادی خانواده (۰/۰۲=p)، تفاوت آماری معنی دار بود.
نتیجه گیری: نمره میانگین کارآمدی تحصیلی دانشجویان بالاتر از حد متوسط است؛ متغیرهایی مثل برخورداری از امکانات مالی و تحصیلات والدین می تواند به عنوان عوامل مؤثر در افزایش باورهای خودکارآمدی دانشجویان مورد توجه بیشتری قرار گیرند.
طاهره تراکمه، فاطمه علائی کرهرودی، هایده ممی یانلو ینگجه، عرفان قاسمی،
دوره ۴، شماره ۲ - ( ۸-۱۳۹۷ )
چکیده
زمینه و هدف: از راههای ارتقاء خودکارآمدی نوجوانان مبتلا به تالاسمی ماژور، توانمندسازی آنها از طریق آموزش خود مراقبتی برای مقابله با اثرات و عوارض بیماری، تسلط بیشتر بر بیماری، حفظ شیوه صحیح زندگی و عملکرد روزانه و زندگی است. مطالعه حاضر به منظور تعیین تأثیر آموزش مراقبت از خود به شیوه تله نرسینگ بر خود کارآمدی نوجوانان مبتلا به تالاسمی ماژور انجام شد.
مواد و روش ها: در این مطالعه مداخله ای ۶۰ نوجوان ۱۲-۱۸ سال مبتلا به تالاسمی ماژور وارد مطالعه شدند و به صورت تصادفی در دو گروه مداخله وکنترل قرار گرفتند. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه خودکارآمدی کودکان و نوجوانان استفاده شد. مداخله آموزشی با محتوای تغذیه، فعالیت بدنی و پیادهروی، مدیریت استرس و روش انجام عملی رفع استرس از طریق ۵ ارتباط تلگرامی در مدت یک ماه برای گروه مداخله انجام شد.
یافتهها: در گروه مداخله میانگین نمره خودکارآمدی اجتماعی قبل و بعد از آموزش به ترتیب ۹/۲۴ و ۲۹/۲۶ (۰/۰۲p=)، میانگین نمره خودکارآمدی تحصیلی قبل و بعد از آموزش به ترتیب ۲۵/۰۳ و ۲۷/۲ (۰/۰۲p=)، میانگین نمره خودکارآمدی عاطفی قبل و بعد از آموزش به ترتیب ۲۱/۴۶ و ۲۲/۱ (۰/۰۰۴p=) و میانگین نمره خودکارآمدی کل قبل و بعد از آموزش به ترتیب ۷۱/۴ و ۷۶/۲۳ بود (۰/۰۰۱p=).
نتیجه گیری: نتایج این مطالعه نشان داد که آموزشی خودمراقبتی به روش تله نرسینگ باعث بهبود خودکارآمدی نوجوانان مبتلا به تالاسمی ماژور شد. به دلیل علاقه نوجوانان به دنیای مجازی و پیام رسان های اجتماعی، پیشنهاد می گردد این روش آموزش ارتقاء خودکارآمدی در نوجوانان با بیماریهای مزمن دیگر هم مورد توجه قرار گیرد.
مینا حاجی صادقیان، مهرداد آذربرزین، فاطمه سلمانی،
دوره ۷، شماره ۳ - ( ۱۲-۱۴۰۰ )
چکیده
زمینه و هدف: مراقبت از بیماران دارای تراکئوستومی نیازمند خودکارآمدی و خودباوری بالا می باشد. از آنجا که روشهای آموزش حین ترخیص در این زمینه به نظر کافی نمی سد، مطالعه حاضر با هدف تعیین تاثیر آموزش با رویکرد مشارکتی بر میزان خودکارآمدی مقابله ای و خودباوری مراقبین بیماران دارای تراکئوستومی انجام گرفت.
مواد و روش ها: این پژوهش از نوع نیمه تجربی دوگروهی قبل و بعد می باشد. نمونه مورد مطالعه ۷۶ نفر از مراقبین بیماران دارای تراکئوستومی بودکه به صورت در دسترس وارد مطالعه شده و به صورت تخصیص تصادفی به دو گروه ۳۸ نفره تقسیم شدند. از پرسشنامه ای در سه بخش دموگرافیک، پرسشنامه خودکارآمدی مقابلهای و پرسشنامه خودباوری استفاده گردید. به گروه مداخله آموزش با شیوه مشارکتی داده شد و گروه کنترل آموزش های مرسوم حین ترخیص بیمارستانی را دریافت نمودند. پس از شش هفته مجددا پرسشنامه ها تکمیل شد و اطلاعات به دست آمده توسط نرم افزار SPSS نسخه ۲۲ مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: نتایج نشان داد که در گروه کنترل، تفاوت آماری معنیداری در میانگین نمره خودکارآمدی قبل و بعد از آموزش وجود نداشت ولی در گروه آزمون، بعد از آموزش، این میانگین به طور معنی داری از نمره قبل از آموزش، بیشتر بود (p=۰/۰۰۱ ). نمره خودباوری در گروه کنترل و آزمون دارای تفاوت معنا دار بود(p=۰۴۸ ). در گروه آزمون، میانگین نمره خودباوری قبل و بعد از آموزش به طور معناداری متفاوت بود(p=۰/۰۰۱).
نتیجه گیری: با توجه به این که میانگین نمره خودکارآمدی و خودباوری به طور معنیداری در اثر آموزش مشارکتی افزایش داشت، لذا توصیه می گردد از این روش در آموزش به مراقبین بیماران دارای تراکئوستومی استفاده گردد.
نادره خالدیان، شهناز صلواتی، - ندا شیخ ذکریایی، یسرا امینی،
دوره ۷، شماره ۴ - ( ۳-۱۴۰۱ )
چکیده
زمینه و هدف: تشخیص ابتلا به سرطان، خانواده بخصوص مادر را با چالشهای فراوانی روبهرو میکند. این مطالعه باهدف بررسی رفتارهای تطابقی و همبستگی آن باکیفیت زندگی و خودکارآمدی در مادران دارای کودک مبتلابه سرطان مراجعهکننده به بیمارستان بعثت شهر سنندج در سال ۱۴۰۰ صورت گرفته است.
مواد و روشها: در این مطالعه توصیفی تحلیلی ۸۲ مادر دارای کودک مبتلا به سرطان بستری در بیمارستان بعثت شهر سنندج از طریق نمونهگیری سرشماری وارد مطالعه شدند. دادهها با استفاده از پرسشنامههای دموگرافیک، سیاهه تطابق سلامت برای والدین، کیفیت زندگی مراقبت دهندگان از بیماران مبتلا به سرطان و خودکارآمدی عمومی شرر جمعآوری شد. اطلاعات بهدستآمده توسط نرمافزار SPSS نسخه ۲۲، آمار توصیفی و استنباطی آنالیز شد.
یافتهها: میانگین کل "سیاهه تطابق سلامت برای والدین" در مادران موردمطالعه حاضر ۱۱/۹۵± ۷۱/۱۷، میانگین نمره کل "کیفیت زندگی" مادران ۱۴/۳۱± ۸۳/۷۴و میانگین نمره کل "خودکارآمدی عمومی" در مادران ۶/۰۲± ۵۲/۵۱ به دست آمد. نتایج همبستگی نشان داد که بین الگوی رفتارهای تطابقی کل با خودکارآمدی همبستگی مثبت و معنیداری وجود دارد (۰/۰۲=p) ولی با کیفیت زندگی ارتباط معناداری نداشت (۰/۸=p)
نتیجه گیری: نتایج حاصل از این بررسی میتواند به مدیران گروه بهداشت و درمان در برنامهریزی منطبق بر نیازهای مراقبتی کمککننده باشد تا خانواده کودک مبتلابه سرطان و خود کودک با بهرهگیری از مراقبتهای بهتر به سطح بالاتری از کیفیت زندگی و مراقبت با کیفیت مناسب و هزینه کم و خانواده محور دست یابند.
فرزانه السادات رضوی،
دوره ۹، شماره ۳ - ( ۱۲-۱۴۰۲ )
چکیده
زمینه و هدف: دوره نوجوانی دوره شکل گیری ساختار شخصیت است و همه ویژگیهای اصلی شخصیت، تمایلات شغلی و ارزشهای کاری در این دوره شکل میگیرد. لذا این پژوهش با هدف، بررسی تاثیر واقعیت درمانی بر پرخاشگری، انعطاف پذیری روان شناختی و خودکارآمدی تصمیمگیری شغلی دختران نوجوان انجام شد.
مواد و روشها: روش پژوهش نیمه تجربی با طرح پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه پژوهش شامل کلیه نوجوانان دختر شهر یزد بودند که در سال تحصیلی ۱۴۰۱-۱۴۰۲ در مقطع دوم متوسطه مشغول به تحصیل بودند و از این تعداد، ۲ گروه ۱۶ نفری به روش نمونهگیری خوشهای انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه مداخله و گروه کنترل تقسیم شدند و به پرسشنامه پرخاشگری باس و پری (۱۹۷۸)، پرسشنامه انعطافپذیری روان شناختی توسط هیز (۲۰۰۰) و پرسشنامه خودکارامدی تصمیمگیری شغلی بتز و تایلور (۱۹۸۳) در دو مرحله پیشآزمون و پسآزمون پاسخ دادند. آزمودنیهای گروه آزمایش تحت واقعیت درمانی صورت گروهی، به مدت ۲ ماه هفتهای ۱ جلسه ۶۰ دقیقهای قرار گرفتند، اما در این مدت به گروه کنترل هیچ آموزشی داده نشد. دادهها با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیره و تک متغیره و سطح معنیداری ۰/۰۵< p و با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه ۲۳ مورد تحلیل آماری قرار گرفت.
یافتهها: نتایج بررسی نشان داد؛ در متغیر پرخاشگری بین معنیداری رویکرد واقعیتدرمانی و گروه کنترل تفاوت معناداری وجود دارد (۰/۰۰۳ > p) ولی در متغیر انعطافپذیری روانشناختی هیچ اختلاف معنیداری بین میانگین گروه کنترل و مداخله واقعیت درمانی دیده نشد و بین رویکرد واقعیتدرمانی و گروه کنترل در متغیر خودکارآمدی شغلی تفاوت معناداری وجود داشت (۰/۰۱ > p).
نتیجهگیری: بنابراین، واقعیت درمانی با توجه به ماهیت آموزش مهارتها بر پرخاشگری و خودکارآمدی تصمیمگیری شغلی دختران نوجوان موثر بوده است و میتوان از نتایج این پژوهش برای بهبود پرخاشگری در نوجوانان دچار بحران هویت استفاده کرد.